درباره شهید اول و خدمات علمی او به جهان تشیع در سالروز شهادتش/ آغاز درخشش «لمعه» در سپهر فقاهت شیعه
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۲۴۷۹۶
منطقه جبلعامل در جنوب لبنان از دیرباز محل سکونت شیعیان بوده است. گزارشهای تاریخی میگویند در نخستین سالهای ورود اسلام به شام، ابوذر غفاری، صحابی نامدار رسول خدا(ص) و از یاران صدیق امیرمؤمنان(ع)، مدتی در این منطقه اقامت کرد و به تبلیغ دین در میان مردم پرداخت؛ همین اقامت و تبلیغ را دلیل گسترش و بقای تشیع در جبل عامل میدانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اطلاق عنوان شهید به محمد بن جمالالدین، اشارهای به فرجام غمانگیز اوست؛ روز ۹ جمادیالاول سال ۷۸۶، دسیسهچینان و مخالفان تشیع که محمد بن جمالالدین را متهم به انحرافات عقیدتی کرده بودند، او را گردن زدند و طبق گزارش شیخ حرّ عاملی، پیکرش را به آتش کشیدند. امروز سالگرد شهادت مظلومانه آن فقیه بزرگ است.
جبلعامل مهد فقاهت میشود
شهید اول در سال ۷۳۴قمری در روستای «جزین» در منطقه جبلعامل به دنیا آمد. خانوادهای اهل علم داشت؛ آن گونه که مقدمات فقه را نزد پدرش جمالالدین و ریاضیات را نزد عمویش اسدالدین آموخت و در ۱۶ سالگی به حله، شهری در عراق امروزی رفت تا به تکمیل درس بپردازد.
در آن زمان، مکتب حله جایگاهی رفیع در سپهر فقاهت شیعه داشت. این مکتب در پرتو تکاپوهای علمی علامه حلی، شاگرد برجسته خواجه نصیرالدین طوسی و نخستین کسی که به وی لقب «آیتالله» دادند، رونق گرفت و با درگذشت وی، شهرت و اعتبار آن توسط شاگردان علامه به خصوص پسرش، فخرالمحققین تداوم پیدا کرد. شهید اول برای کسب علم وارد حلقه شاگردان فخرالمحققین شد؛ اما حضور وی تنها یک سال دوام آورد؛ شهید اول در ۱۷ سالگی به درجه اجتهاد رسید و از استاد خود اجازه روایت دریافت کرد.
او پس از توقفی کوتاه در حله و تحقیق و تدریس در این شهر، در سال ۷۵۵قمری به جزین، زادگاهش بازگشت و دست به تأسیس مدرسهای زد که نقشی بنیادین در رونق علمی منطقه جبلعامل داشت. در این مدرسه، محمد بن جمالالدین میزبان شاگردانی از سراسر جهان اسلام بود. به دلیل تسلط وی بر فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت، پیروان این مذاهب در درس وی حاضر میشدند و شهید اول نیز در سفر به شهرهای اطراف به ویژه دمشق، در محضر درس استادان مذاهب اربعه حضور مییافت و با آنها به مباحثه میپرداخت. با تلاشها و البته جایگاه علمی محمد بن جمالالدین، اعتبار مدرسه علمیه جزین چنان بالا رفت که چند سال پس از شهادت وی، در جریان تشییع جنازه دخترِ دانشمندش، بیش از ۷۰ مجتهد شیعه حضور داشتند که این تعداد، تنها از استادان مدارس جبلعامل بودند و به احتمال زیاد، بیشتر آنها از دانش شهید اول بهرهمند شدند.
خانواده شهید اول نیز در نوع خود کمنظیر بود. همسرش «امّعلی» در محضر شهید اول علم آموخته و در جبلعامل برای بانوان تدریس میکرد. دختر وی، «فاطمه» ملقب به «امّحسن»، چنان در مقام فقاهت جایگاه بلندی داشت که به «ستّالمشایخ» مشهور بود و سه پسر شهید اول، رضیالدین، ضیاءالدین و جمالالدین نیز فقیهانی دانشمند محسوب میشدند که از پدر بزرگوارشان اجازه روایت داشتند.
حکایت تألیف «اللمعه الدمشقیه»
دوران حیات شهید اول با عصر انحطاط حکومت ایلخانی در ایران مصادف شد. در همین دوره، حکومتهایی در گوشه و کنار فلات ایران و بینالنهرین شکل گرفت که سربداران یکی از آنها بود؛ حکومتی شیعی که با مرکزیت بیهق (سبزوار کنونی) تأسیس شد و تا زمان هجوم تیمور لنگ به ایران دوام آورد. خواجه علی مؤید، آخرین امیر سربداری برای آنکه بتواند فقه شیعه را با دقت و استناد در جامعه پیاده کند، از شهید اول که در آن زمان به دمشق رفته بود، خواست که به خراسان بیاید اما انجام این کار برای شهید اول امکان نداشت. به همین دلیل، وی کتاب «اللمعه الدمشقیه» را در هفت روز نوشت و آن را برای خواجه علی مؤید فرستاد. این مکتوب هفت روزه، حدود هفت قرن است که به عنوان یکی از متون درسی اصلی در حوزههای علمیه شیعه مورد استفاده قرار میگیرد و شرح زینالدین بن نورالدین علی مشهور به شهید ثانی (عالم نامدار شیعه در قرن دهم) بر آن، با نام «الرَّوضَهُ البَهیَهُ فی شرح اللُّمعَهِ الدِّمِشقیَّه» با عنوان اختصاری «شرح لمعه» از شهرت علمی و آموزشی بسیار زیادی برخوردار است.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
منبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۲۴۷۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهرههای مشهور ادبیات که مست عشق پارسا پیروزفر را دیدند | میرجلالالدین کزازی: از آغاز تا انجام، شادمان و خشنود بودم...| تصاویر
به گزارش همشهری آنلاین، روز جمعه ۱۴ اردیبهشت اکرانی خصوصی از فیلم «مست عشق» در موزه سینما تدارک دیده شده بود تا سازندگان این فیلم سینمایی میزبان برخی از چهرههای حوزه مولویشناسی و شمس پژوهی و شاهنامهپژوهی همچون محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزاری و نیز بزرگان دیگری همچون ژاله آموزگار (پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی)، عبدالمجید ارفعی (متخصص زبانهای باستانی و مترجم خط میخی عیلامی)، احمد محیط طباطبایی (رییس ایکوم)، لوریس چکناواریان (آهنگساز و رهبر ارکستر)، یونس شکرخواه (متخصص علوم ارتباطات) و حجتالله ایوبی (رییس سابق سازمان سینمایی و کمیسیون ملی یونسکو) شدند.
در میان این چهرههای فرهنگی و هنری، محمدعلی موحد به تماشای فیلم نشست.
پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است از راست: لوریس چکناواریان، محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزازیدر ابتدای این مجلس و پیش از نمایش فیلم، حجتالله ایوبی در سخنانی کوتاه گفت: ملت ایران یک بدهی به دنیا داشت و دنیا هم یک مطالبه بزرگ از ما. سینمای ایران که جزء سینماهای برتر جهان است باید کاری را برای حضرت مولانا و شمس انجام میداد.
او با تاکید بر اینکه خودش فیلم را ندیده است، ادامه داد: من این تلاش و عزم را گرامی میدارم بویژه آنکه بارها از زبان بزرگان جهان شنیدم که چه معمایی در سینمای ایران وجود دارد که با وجود حداقل امکانات این چنین درخشان است؟ به نظر بنده، راز و رمز این موفقیت در این سالن حاضر است؛ پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است که در هیچ کجای جهان وجود ندارد. سینمای شاعرانه ایران مرهون بزرگانی است که امروز در اینجا نشستند و آقایان فتحی، توحیدی و دیگر هنرمندان در این فضا تنفس کردند و با محمدعلی موحد زندگی کردند. فیلم و نگاه آنها عطر و رنگ موحد و کزازی و شفیعی کدکنی و بزرگان دیگر را میدهد. من این عزیزان را به "نام" و بدون لقب صدا کردم چون استاد شفیعی کدکنی در آخرین شماره مجله «بخارا» زیبا گفته است که محمدعلی موحد بالاترین لقبش در همین است که «محمدعلی موحد» است و لقب و پسوند و پیشوندی برازنده او نیست. این برای بقیه اساتید هم صدق میکند.
ایوبی افزود: یقین دارم که استقبال فراوان مخاطب آغاز راهی است که باز هم از مولانا و شمس سخن گفته شود.
سپس فرهاد توحیدی - فیلمنامهنویس «مست عشق» بیان کرد: نوشتن فیلمنامه این کار در کنار جناب آقای فتحی حدود سه سال و اندی طول کشید و در طول نوشتن متن، سایه معنوی دکتر موحد بر سر این کار بود.
او با اشاره به شیوه روایت فیلم گفت: من به عنوان یک معلم کوچک فیلمنامهنویسی عرض میکنم که سالهاست در میان همکارانم و بخصوص در میان جوانان علاقهمند به فیلمنامهنویسی اشتیاق زیادی برای گذر و عدول از نوشتن فیلمنامه به سبک و سیاق کلاسیک در چهارچوب شاهپیرنگ میبینم. آنها بسیار دوست دارند که فیلمنامهنویسی متفاوت را با روایتهای موازی تجربه کنند و برای یادگیری تکنیک داستانگویی در فیلمنامه نویسیِ آلترناتیو، طبیعتاً به ادبیات فیلمنامهنویسی ترجمه شده رجوع میشود.
ژاله آموزگاراین در حالی است که بخت بزرگ بنده و آقای فتحی این بود که در این کار برای سازماندهی روایتهای موازی از دل آثار مولانا و مثنوی استفاده کردیم. شاید بیراه نباشد که بگویم یکی از اولین کسانی که داستانگویی به این شیوه را ابداع کردند حضرت مولانا بود و البته پیشتر از او عطار و سنایی هم چنین تجربهای داشتند.
توحیدی ادامه داد: کوشش ما این بود از آن میراثی که حضرت مولانا و دیگران در روایتگری به جا گذاشتند و بزرگان امروز ادبیات ایران در کتابهای خود شرح دادند، استفاده کرده باشیم و امیدوارم آنچه بر پرده خواهید دید گوشه کوچکی از انتظارات شما را برآورده کند.
جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاهتر نکنیمدر پایان حسن فتحی - کارگردان «مست عشق» که از سر فیلمبرداری سریالش خود را به این برنامه رسانده بود - متنی را قرائت کرد که به این شرح بود: «همه ما آدمها بیآنکه خواسته باشیم، متولد میشویم و طنز قضیه در این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، متولد شدن ما با نوعی مسئولیت اخلاقی همراه است؛ مسئولیتِ اینکه اوضاع جهانی را که لُملُمه میزند از حرص و طمع و کشتار و ویرانی، با افعال خودمان سیاهتر از آنچه که هست نکنیم. پیام شیرین و شکّرین شمس و مولانا در این زمانه تلخکامی و خشونت و نفرتپراکنی، میتواند بارقه امیدی باشد برای ما ساکنانِ به عادت و روزمرگی گرفتار شدهی این روزگار تا شاید با پرهیز از خودشیفتگی و افکار خشک و تنگنظرانه در افعال و کردار خودمان تأمل و نواندیشی و تجدیدنظر کنیم.
حسن فتحیاین اثر سینمایی بیهیچ تفاخری برگ سبزی تحفه درویش و نمایش قطرهای از دریای بیکران اندیشههای عرفانی است.»
در همین زمینه میرجلالالدین کزازی؛ استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه در حاشیه اکران خصوصی «مست عشق» برای ادیبان و چهرههای فرهنگی درباره این فیلم اظهار کرد: از نگاهی فراخ و فراگیر، دید و داوری من درباره این توژینه داستانی یا فیلم این است که دستاندکاران و پدیدآورندگان آن در کار هنری که میخواستهاند کرد، کامدار بودهاند. توانستهاند به آن آماجها و آرمانهایی که در سر میپروردهاند، دست بیابند. از این دید این فیلم یکی از اندک فیلمهایی است که من از دیدن آن، از آغاز تا انجام فیلم، شادمان و خشنود بودم.
او افزود: آن دریافتی که این هنرمندان از چهره مولانا و منش و کنش او داشتهاند، در بخشی گسترده در این آفریده هنری بازتاب یافته است. دمهای دلپذیری را من به هنگام دیدن فیلم گذرانیدم اما چند ویژگی بیشتر بر من کارگر افتاد؛ بجز کارگردانی که هر چه در فیلم میگذرد به راستی به گونهای به او بازمیگردد زیرا اوست که سررشتهها را در دست دارد، خُنیا یا موسیقی فیلم بسیار بشکوه، کارساز و اثرگذار بود، به همان سان فیلم برداری آن. سه دیگر، آوابرداری این فیلم. از دید فنی این سه، نمود بیشتری در چشم من داشت.
کزازی درباره گفتوگوهای بین شمس و مولانا که از دید برخی، شاید برای مخاطب عام دیریابتر باشد و اینکه آیا فیلم توانسته شمایی از مولانا و شمس را به مخاطب عامتر معرفی کند، گفت: بیشینه این گفتوگوها چون از آبشخورها ستانده شده بود، از ویژگیهای بسیار پسندیده فیلم شمرده میشود اما زبان فیلم، شاید ناچار بودهاند من داوری نمیکنم، با زبان روزگار مولانا همیشه سازگار نبود، شاید میخواستهاند که بیننده امروزین بتواند پیوند بیشتری با فیلم بیابد. ببینندهای که با ادب پارسی و زبان مولانا به بسندگی آشنا نیست.
کد خبر 849267 منبع: ایسنا برچسبها کارگردانان سینمای ایران خبر مهم پارسا پیروزفر بازیگران سینما و تلویزیون ایران مولانا سینمای ایران شهاب حسینی (بازیگر)